دیدار استاندار استان کهگیلویه و بویراحمدبا خانواده معظم شهیدان «خرسندیان و نظری»
پنجشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۰۵
استاندار کهگیلویه وبویراحمد به همراه مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همزمان با سالروز میلاد با سعادت امیرالمومنین علی(ع) با پدر شهیدان «خرسندیان» و «نظری» دیدار کرد.
به گزارش نوید شاهد کهگیلویه وبویراحمد، سید علی احمد زاده همزمان با میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر به نمایندگی از هیئت دولت و با هماهنگی بنیاد شهید و امورایثارگران با همراهی مدیرکل بنیاد استان ، مشاور استاندار و مسئول هماهنگی ایثارگران، رئیس بنیاد بویراحمد و جمعی از فرزندان معظم شهدا با «حاج امراله خرسندیان» پدر معظم شهیدان «اله کرم ، اله کس و محمد خرسندیان» دیدار کرد.
در ابتدای این دیدار صمیمی احمد زاده ضمن تبریک میلاد باسعادت حضرت علی(ع) با اشاره به رشادتهای رزمندگان دوران جنگ تحمیلی گفت: شهدا با برافراشتن پرچم امام حسین (ع) و اطاعت از ولیفقیه زمان، جان خود را بارها و بارها در معرض شهادت قرار دادند و به آرزوی خود رسیدند. ما امروز امنیت و استقلال خود را مرهون خون پاک شهدا و خانوادههای معظم آنها هستیم.
وی در ادامه یادآور شد: پدران شهید و خانوادههای شهدا دین خود را به عالیترین درجه برای انقلاب و دین مبین پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) ادا کردهاند و پدران شهدا الگوی پدران امروز در تربیت نسل جدید انقلابی با فرهنگ ایثار و شهادت هستند.
در پایان این دیدار به پاس سالها صبر و شکیبایی این بزرگواران با اهدا لوح سپاس از آنان تجلیل شد.
وی در ادامه یادآور شد: پدران شهید و خانوادههای شهدا دین خود را به عالیترین درجه برای انقلاب و دین مبین پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) ادا کردهاند و پدران شهدا الگوی پدران امروز در تربیت نسل جدید انقلابی با فرهنگ ایثار و شهادت هستند.
در پایان این دیدار به پاس سالها صبر و شکیبایی این بزرگواران با اهدا لوح سپاس از آنان تجلیل شد.
مختصری از زندگینامه شهید والامقام اله کرم خرسندیان
سال 1332 در روستاي چپتاب ديده به جهان گشود فقر و بيچارگي به او اجازه تحصيل را نداد الزاماً براي تأمين زندگي بكار كشاورزي پرداخت. او مهربان بود و تسليم عهد و وفا. روحيه مسالمت آميزي با زندگي داشت. و عبوديت را دوست داشت و عشق به ربوبيت را مشتاق. مايل بود قرآن خواندن را بياموزد براي نيل به اين مقصود از خود پشتكار و علاقمندي فراواني نشان مي داد. در زندگي قانع بود. مبارزه با ظلم و ستيز با فساد را هميشه دوست مي داشت. به خدمت نظام احضار شد.. پس از اتمام خدمت براي امرار معاش به كار و كارگري پرداخت، مدتي هم به بوشهر رفت و در آنجا به كار لوله كشي پرداخت از آنجا مجدداً به گچساران آمد. و سپس به روستاي اطراف رفت. روحيه سازش ناپذيرش باظلم و فساد امكان ادامه فعاليت کار را به او نداد. راهي ياسوج گرديد انقلاب تازه داشت به اوج خود مي رسد او هم به سهم خودش در اين پيروزي تلاش كرد و به روشنفكري پرداخت. پس از نيروي انقلاب براي حراست از دست آوردهاي آن به عضويت سپاه پاسداران درآمد گرچه اين انتخاب عليرغم ميل باطني معدودي از بستگانش بود اما او راهش را انتخاب كرده بود. پس از آموزش فنون رزمي و سپاهيگري عازم منطقه كردستان شد تا با متحدين به رزم يپردازد بار ديگر در 59/1/5 مأموريت تكاب آذربايجان راپذيرفت و پس از دو ماه بازگشت همزمان با شروع جنگ تحميلي راهی مناطق جنگي شد اين مأموريت از تاريخ 59/7/16 تا 59/10/23 در جبهه سر پل ذهاب به طول انجاميد پس از آن به مرخصي آمد و مصمم بود خانه اي را كه شروع كرده بود تمام كند اما فرصت كم بود مجدداً راهي مناطق جنگي شد تا اينكه در 60/5/23 به آبادان اعزام و پس از يكماه رشادت سرانجام در تاريخ 60/6/23 به علت اصابت تركش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد
شهید اله کس (خرسندیان)حیدر شلمچه
در سال 1338 فرزند دوم حاج امرلله دیده به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی رادرروستا ودوران راهنمایی ودبیرستان را درشهر یاسوج گذراند.آنقدرمهربان بود که همیشه به سرکشی بچه های برادرش می رفت و از آن ها دلجویی می کرد، برادر بزرگش مشهدی الله کرم در روزهای آخرزندگی اش در حالی که الله کس سال چهارم دبیرستان بود اورا به عضویت سپاه درآورد.
درسال 1360 با خواهر شهید غلامرضا چرخ انداز ازدواج کرد. درسال 1361 مسئولیت فرماندهی یکی از گردان های تیپ المهدی از لشکر 19 فجر را برعهده گرفت وسرانجام پس از 10 ماه بعد از شهادت برادر ش، در عملیات رمضان در شلمچه به شهادت رسید.
وجدان های پاک لقب اورا حیدر شلمچه نام نهادند. مادر هنوز داغ یکی را بردل داشت که دیگری از کنارش پرکشید ، حالا چگونه می توانست صبور باشد؟
شیخ محمد خرسندیان (شیدا و دل باخته)
در سال 1344 فرزندسوم خانواده به دنیا می آید ، تحصیلاتش را تادوم راهنمایی در زادگاهش ادامه دادوبه علت علاقه ای که به دین وروحانیت داشت به حوزه اصفهان وبعد به حوزه علمیه قم رفت. باشروع جنگ تحمیلی به عنوان مبلغ به سوی جبهه اعزام شد. او شیدایی به تمام معنا بود که دلدادگی اش زبانزد همه بود.
یکی از دختران آبادی نامزدش بود واو برایش به جای جواهرات برای اولین هدیه اش ، قرآن و مهر و تسبیح گرفته بود. هفته ای که می خواستند جشن عروسی برایش برپاکنند، جسد پاک ومطهرش را به زادگاهش برگردانند وکنار دوبرادرش به خاک سپردندو در 4دی 1365 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
نظر شما