خاطره‌‌ای از شهید «قدرت‌الله سالاری‌ سردری»
سه‌شنبه, ۰۶ تير ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۵۲
مادر شهید تعریف می‌کند: «او رفت اما هنوز هم صدای سینه زدن و ندای شهید در گوشم پیچیده است.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «قدرت‌الله سالاری‌ سردری» يازدهم آذرماه 1344، در روستای سردر از توابع شهرستان حاجی‌آباد ديده به جهان گشود. پدرش غلامعباس (فوت1354) كشاورز بود و مادرش گلناز نام داشت. تا چهارم ابتدايی درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. هشتم تيرماه 1364، در سقز هنگام درگيری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در روستای سيرمند تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

هنوز هم ندای شهید در گوشم پیچیده است

یادم می‌آید روزهایی که قدرت‌الله با صدای معصومانه خود و با دستان زحمتکش خود، از مسجد تا خانه را سینه می‌زد و می‌گفت قدرت‌الله شهید شد. همان روزها در همهمه حرف‌های کوچه و بازار شنیده بودم که جنگ شروع شده و می‌دانستم که اگر او بخواهد به جبهه برود، باید از فرزند دل‌بندم دل بکنم و او را راهی سفری شاید بی‌بازگشت کنم.

تصمیم خود را گرفته بود، می‌خواست پا در راهی بگذارد که بسیاری از جوانان آن زمان پا گذاشتند. با چشمان گریان بوسیدمش و او را برای آخرین بار به آغوش کشیدم، به او سفارش کردم که مواظب خودت باش. گفت مادر گریه نکن، مگر صداهای توپ و تانک دشمن را نمی‌شنوی، مگر داد ستم‌دیدگان را نمی‌شنوی، باید بروم از کشورم و مرزهای آن دفاع کنم، پس مانع‌ام نشو. او رفت اما هنوز هم صدای سینه زدن و ندای شهید در گوشم پیچیده است.

(به نقل از مادر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده