برگی از خاطرات؛
«نفوذ ما به حدی رسیده بود که چراغ‌های شهر العماره عراق را به چشم می‌دیدیم، ناگهان از پشت تپه رملی صدای تانک‌های عراقی که آن‌ها را روشن کرده بودند توجه ما را جلب کرد بعد از یک ساعت سینه‌خیز و خزیدن موفق شدیم اطلاعات بسیار مهمی از تجمع نیرو‌های عراقی به دست آوریم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس «حسین شمس‌دوست» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

جمع‌آوری اطلاعات از دشمن!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رضا کاظمی از خاطرات خود می‌گوید: در یکی از شب‌های سال ۱۳۶۲ همراه تعدادی از برادران رزمنده گردان ۲۰۱ تانک تیپ ۱ قزوین و عده‌ای از برادران بسیجی، گشتی شناسایی مشترکی از جبهه فکه به عمق نیرو‌های عراقی داشتیم و شبانه بعد از عبور از خاک‌ریز و ده‌ها کیلومتر رمل و ماسه موفق شدیم اطلاعات بسیار مهمی از نیرو‌های عراقی مستقر در جبهه فکه و تنگه چزابه به دست آوریم.

نفوذ ما به حدی رسیده بود که چراغ‌های شهر العماره عراق را به چشم می‌دیدیم، ناگهان از پشت تپه رملی صدای تانک‌های عراقی که آن‌ها را روشن کرده بودند توجه ما را جلب کرد بعد از یک ساعت سینه‌خیز و خزیدن موفق شدیم اطلاعات بسیار مهمی از تجمع نیرو‌های عراقی به دست آوریم و برای دادن کروکی و اطلاعات جمع‌آوری شده به نیرو‌های خودی از مسیری که منتهی به جنگل ام قرب می‌شود روانه شدیم.

منبع: کتاب اول خاکریز (گزیده خاطرات دفاع مقدس استان قزوین)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده